مأمور سیگاری خدا

صید قزل‌آلا در مدرسه؛ آدمه دیگر! هزاری هم که پا روی دلش بگذاره و از دوست‌داشتنی‌هاش بگذره، استثناءهایی پیدا می‌شه همیشه. به خودم قول داده بودم فعلاً ها کتاب معرفی نکنم. چرا؟ بی‌دلیل شاید! اما موقع کتاب‌گردی با لی‌لی بود که کتاب "مامور سیگاری خدا" رو دیدم و قولم به خودم رو شکستم. یاد عنوان کتابی افتادم که می‌گفت: "کتاب باید هلو باشه"؛ کتاب آقای "محسن‌حسام مظاهری" هم از نوع درجه یک این محصوله.

آقای مظاهری در "به جای مقدمه" کتاب اعلام کردن که فقط راوی گفتگوها و روایت‌هایی هستن که توی تاکسی‌ها اتفاق افتاده: "من داستان‌نویس نیستم و مطالبی هم که در این مجموعه می‌خوانید داستان‌های من نیستند. من یک راوی‌ام و این‌ها روایت‌های پراکندهء من‌اند از تجارب تاکسی‌سوارشدنم در شهر".

شهر توی این کتاب البته فقط تهران نیست؛ اصفهان هم توی این بازی حضور داره اما نه به پررنگیِ تهران. اول هر روایت به جای عنوان، اسم شهر و مسیر تاکسی و تاریخ روایت نوشته شده: تهران - از امیرآباد تا زرگنده - مهر 1388؛ اصفهان - از دروازه دولت تا ارتش - فروردین 1389 ... قشنگه نه؟ نوستالژی خیابون‌گردی به آدم دست می‌ده یه جورایی. البته به نظرم اومد که همهء این آدرس‌ها یه جورایی به مرکز شهر و بالای شهر مربوط بود. حافظهء غیرتاریخی‌م می‌گه که پایین‌ترین نقطهء تهران توی این کتاب میدان خراسان بود. مورد جالب دیگه‌ای که از نوشته‌های کتاب به نظرم می‌رسه داش‌مشتی حرف زدنِ راننده‌هاست. به نظر می‌رسه نسل این آدما منقرض شده باشه اما آقای مظاهری توی نوشته‌ها و روایت‌های این کتاب عکس این موضوع رو بهمون نشون می‌دن.

بازهء زمانی ماجراهای این کتاب از سال 87 تا 89 هستش. البته لازمه اینم بگم که متاسفانه نرخ کرایه‌ تاکسی‌های توی این کتاب به هیچ‌وجه نمی‌تونه مرجع باشه. توی همین دو سه سال اون‌قدر همه‌چی گرون شده که کرایه تاکسی توش گُمه!

یه چیز دیگه‌ای که به ذهنم می‌رسه اینه که راننده‌ها توی این کتاب زیاد فُحش می‌دن؛ فُحش‌های که مخفف همه‌شون توی متن ک هستش. بعد حرف‌های سیاسی هم که توی کتاب هست دیگه؛ خدا رو شکر که ایناش ممیزی نشده چون جالبن.

یکی از قشنگی‌های این کتاب اینه که آقای مظاهری تقدیم‌ش کردن به همسرشون فاطمه خانم: "برای همسرم فاطمه که بلد است زندگی کند". بعد این فاطمه خانم وبلاگِ بسیار بسیار عقشولی دارن که زندگی و نور و مهربونی ازش سرریز شده...سر بزنید لدفن باید!

کتاب رو وقتی خریدم که با لی‌لی جونم کتاب‌گردی می‌کردیم. عکس‌های زیبایی که ایشون از این کتاب گرفته این‌جاست.

این هم از عکس‌هایی که خودم گرفتم. با تشکر از آقای آزادی رانندهء شرکت و تاکسی‌شون، همکارم آقای کباری که در نقش مسافر ظاهر شدن و خانوادهء محترم رجبی! ;)

مامور سیگاری خدا (تاکسی‌نگاری‌های من)

نویسنده: محسن حسام‌مظاهری

ناشر: افق

چاپ اول: 1391

تیراژ: 2200

قیمت: 55،000 ریال

اروپا به روایت حاج سیاح ۱۵۰سال بعد

«سفر با حاج سیاح» سفرنامه احسان نوروزی به اروپاست که نشر افق منتشر و این روزها مخاطبانش را پیدا کرده است. احسان نوروزی در واپسین ماه‌های سال 2010 به همان شهرهایی سفر کرده که حاج سیاح در دهه 1860 رفته بود. او می‌گوید: «متن حاج سیاح یک‌باره سویه‌ای به سفرم داد که بدون آن بی‌بصیرت می‌بود: تاریخ. متن حاج سیاح نه تنها کل تاریخ ایران را همراه سفرم کرد بلکه کل تاریخ اروپا را هم به پیش‌زمینه کشاند. قضیه فقط این نیست که اروپای توصیفی حاج سیاه چقدر با اروپای تجربه‌شده‌ام در این سفر فرق دارد، یا اینکه وطن من و حاج سیاه چه بوده و چه شده، بلکه نکته در اینجاست: چگونه می‌توانیم با حرکتی دیالکتیکی میان مکان‌ها و زمان‌ها، حافظه مکان‌ها را در قالب تاریخ بشناسیم، تاریخ نه چون امور سپری شده بلکه به هیات سفری به اتمام نارسیده.»

ادامه نوشته

گزارش تصویری (یازده)



دورهمیِ رونمایی از کتاب سفر با حاج سیاح

چهارشنبه، ششم دی‌ماه نود و یک

شما هم به این دورهمی دعوت شده‌اید

دوستان عزیز

کتاب سفر با حاج سیاح روز چهارشنبه 6 دی‌ماه در فروش‌گاه كتاب افق رونمایی خواهد شد. در این برنامه محمدعلی سپانلو، شاعر و مترجم برجسته، و محمد رضایی‌راد، نمایشنامه‌نویس و منتقد تئاتر، درباره‌ی سفرنامه/رمان احسان نوروزی سخنرانی خواهند كرد.

از حضور شما در این دورهمی خوشحال می‌شویم.

زمان: از ساعت 5 تا 7 بعدازظهر

مکان: خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، نبش کوچه اسکو، فروش‌گاه کتاب افق

+ درباره‌ی کتاب سفر با حاج سیاح

+ دورهمی رونمایی از کتاب سفر با حاج سیاح در ف ی س ب و ک

EAT PRAY LOVE

EAT PRAY LOVE اوّلیّن‌بار با عنوان غذا بخورید، دعا کنید، دوست بدارید: یک زن در جستجوی همه‌چیز با ترجمه‌ی زهره فتوحی توسط انتشارات در دانش منتشر شده است. البته، مترجم‌ها و ناشر‌های دیگری هم این کتاب را با عنوان‌های مختلف چاپ کرده‌اند. مثلاً این کتاب با عنوان غذا، خدا، عشق و ترجمه‌ی معصومه ذوالفقاری توسط انتشارات آستان دوست و یا با عنوان غذا، دعا، عشق: داستان واقعی زنی در جست‌وجوی همه‌چیز در ایتالیا، هند و اندونزی و ترجمه‌ی ندا شادنظر از سوی نشر افراز منتشر شده است.

الیزابت گیلبرت این کتاب را در قالب زندگی‌نامه و سفرنامه و بر اساس زندگی خودش نوشته شده است. بد نیست بدانید که او «در اوایل سی‌سالگی‌اش همه آن چه را که یک زن امریکایی مدرن باید بخواهد را داراست - شوهر، خانه، شغل موفق- اما به جای احساس شادی و رضایت، او سراپا ترس و سردرگمی است. این کتاب هوشمندانه داستان این است که او چگونه تمام این جنبه‌های برجسته‌ی موفقیت را کنار گذاشت و به جای آن‌ها چه یافت. بعد از یک جریان طلاق عذاب‌آور و یک افسردگی حاد، گیلبرت تصمیم گرفت سه جنبه مختلف ذاتش را تجربه کند که در سه فرهنگ مختلف متجلی‌اند؛ لذت در ایتالیا، بندگی در هند و در جزیره بالی اندونزی تعادلی بین لذت دنیوی و فروتنی عابدانه.»

راستی، با اقتباس از این کتاب، فیلمی هم با بازی جولیا رابرتز ساخته شده است. اگر دوست داشتید درباره‌ی این کتاب و فیلم بیش‌تر بدانید این‌جا و این‌جا و این‌جا را بخوانید. 

یک جلد از این کتاب به زبان انگلیسی هم در فروش‌گاه کتاب افق موجود است که درصورت تمایل می‌توانید برای تهیه‌ی آن به نشانی خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، نبش کوچه اسکو مراجعه کنید.

سفر با حاج سیاح


«سفر با حاج سیاح» سفرنامه احسان نوروزی به اروپاست که نشر افق منتشر کرده است. احسان نوروزی در واپسین ماه‌های سال 2010 به همان شهرهایی سفر کرده که حاج سیاح در دهه 1860 رفته بود. او می‌گوید: «متن حاج سیاح یک‌باره سویه‌ای به سفرم داد که بدون آن بی‌بصیرت می‌بود: تاریخ. متن حاج سیاح نه تنها کل تاریخ ایران را همراه سفرم کرد بلکه کل تاریخ اروپا را هم به پیش‌زمینه کشاند. قضیه فقط این نیست که اروپای توصیفی حاج سیاه چقدر با اروپای تجربه‌شده‌ام در این سفر فرق دارد، یا اینکه وطن من و حاج سیاه چه بوده و چه شده، بلکه نکته در اینجاست: چگونه می‌توانیم با حرکتی دیالکتیکی میان مکان‌ها و زمان‌ها، حافظه مکان‌ها را در قالب تاریخ بشناسیم، تاریخ نه چون امور سپری شده بلکه به هیات سفری به اتمام نارسیده.» نوروزی به وین، بوداپست، براتیسلاوا، پراگ، برلین، آمستردام، پاریس، بارسلون و توسکانی سفر کرده و درباره مواجهه‌اش با آدم‌ها، راه‌ها و مکان‌ها نوشته است. او پیش از این رمان بطالت را نوشته و مترجم کتاب‌های سفر به اتاق کتابت نوشته پل استر، حق‌السکوت چندلر، شش مسئله برای دن ایسیدرو پارودی نوشته بورخس، تانگو نوشته مروژگ و اسلاوی ژیژک نوشته مایزر است.«سفر با حاج سیاح» 160 صفحه و قیمتش 6500 تومان است.

منبع: روزنامه بهار

دعوت به خواندنِ کتاب «سفر با حاج سیاح»



از سفرها ماه کیخسرو شود
بی سفرها ماه کی خسرو شود.

مثنوی معنوی- دفتر سوم

این‌روزها عجیب حال و هوای سفر دارم. حالا خرده‌درآمدی هم دارم و بسیار به سفر فکر می‌کنم. نمی‌دانم این شوق که پیش از این هم وجود داشت چطور یک‌هو گُر گرفت و به بالا رفت و حالا جسارت این‌را به من داده که بی جایی و مکانی و تجربه‌ای کوله‌بارم را به‌دوش بگیرم و راه بیفتم. البته اگر تجربه‌ای بود که دیگر سفر ضرورتی نداشت و یا دست‌کم این‌قدر ضروری نمی‌نمود. شاید این میل به‌خاطر روایت‌هاست: کتاب سفر با حاج سیاح که به‌تازگی چاپ شده و سفرنامه احسان نوروزی به اروپاست، یکی از این روایت‌‌های زنده و جان‌دار است. نوروزی البته بیشتر اوقات یک توریست است و نه یک مسافر، که این‌دو برای من بسیار متفاوت‌ اند و من بیشتر دوست دارم یک مسافر باشم.
این پاراگراف، شروعِ یادداشتِ نویسنده‌ی وبلاگ سال صفر است. خوش‌حال‌ایم که کتاب سفر با حاج سیاح در بیست روز نخستِ چاپ موردتوجه‌ دوستان عزیز قرار گرفته است و چه‌ خوب که وقت می‌گذارید و درباره‌ی تجربه‌ی لذتِ‌بخشِ خواندن می‌نویسید. چند روز قبل هم، به نوشته‌ی آنا نویسنده‌ی وبلاگِ رؤیایِ تفاوت اشاره کرده بودیم که این کتاب را داغِ داغ تهیه کرده و خوانده بود.
دیروز هم حسین جاوید یادداشتی را درباره‌ی سفر با حاج سیاح در وبلاگ کتابلاگ منتشر کرد و نوشت که این کتاب از خوش‌خوان‌ترین و به‌ترین کتاب‌های منتشرشده در این روزهاست. یقین دارم از این کتاب استقبال خوبی خواهد شد و به چاپ‌های مکرر خواهد رسید. پس اگر به خواندن سفرنامه علاقه‌مندید، پیش از آن که مجبور شوید چاپ‌های بعدی کتاب را به قیمت‌های بالاتر بخرید، لذت هم‌سفری با حاج سیاح و احسان نوروزی را غنیمت بشمارید.

علاوه‌بر حسین جاوید، آقای حسن محمودی هم در روزنامه‌ی فرهیختگان یادداشتی درباره‌ی این کتاب نوشته و تأکید کرده است «سفرنامه‌ حاج سیاح جدای از وجه مهم سفرنامه‌نویسی‌اش، متن مهمی است در زبان فارسی و امروز می‌توان از آن به عنوان یکی از شاهکارهای نثر فارسی در زمانه خود یاد کرد. سفرنامه احسان نوروزی، گرچه زبانی شسته و رفته دارد، اما آنچه برای مخاطب امروز ارزشمند است، تصویری است که او از یک جوان تحصیلکرده و مدرن ایرانی در روزگار ما در مواجهه با اروپا به دست می‌دهد. در این میان نباید از شخصیت خود راوی غافل ماند که به مثابه شخصیت اول‌شخص یک رمان عمل می‌کند و سفر با حاج سیاح را به متنی داستانی نیز نزدیک می‌کند. شاید این بعد از کتاب است که سفرنامه احسان نوروزی را از اهمیت بیشتری برخوردار می‌کند.»

متن کامل این دو یادداشت را می‌توانید در ادامه‌ی مطلب بخوانید. برای تهیه‌ی کتاب هم کافی‌ست به فروش‌گاه کتاب افق (خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، نبش کوچه اسکو) مراجعه کنید.

ادامه نوشته

سفر با حاج سیاح

نزدیک به ده روز قبل بود که سفر با حاج سیاح منتشر شد و شما را هم در جریان گذاشتیم تا دوستان علاقه‌مند به سفرنامه بشتابند و لذتِ خواندنِ این کتاب و ماجراهای احسان نوروزی در سرزمین‌های مختلف دنیا از دست ندهند.

یکی از دوستان وبلاگ‌نویس این کتاب را داغِ داغ تهیه کرده و خوانده و در وبلاگش درباره‌ی آن نوشته است. از شما دعوت می‌کنیم نوشته‌ی آنا در وبلاگِ رؤیایِ تفاوت را بخوانید و اگر دوست داشتید کتاب سفر با حاج سیاح را تهیه کنید حتماً یک‌سری به فروش‌گاه کتاب افق (خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، نبش کوچه اسکو) بزنید. از دیدارتان خوش‌حال می‌شویم.

۱. من عاشق سفر نیستم اما سفرنامه چرا، ذاتاً آدم تنبلی هستم، بیشتر دلم می‌خواهد ساعات خوشم را بخوانم و با کلمات هم‌سفر یک توریست یا یک سیاح شوم کاری که آخر هفته گذشته با سفرنامه احسان نوروزی کردم.

۲. قریب به یک هفته است که سفر با حاج سیاح را نشر افق چاپ کرده، تقریباً داغ داغ خریدمش. چاپ اول ۱۳۹۱، ۱۱۰۰ نسخه، ۶۵۰۰ تومان، نویسنده‌اش احسان نوروزی متولد ۱۳۵۸ تهران و دانش آموخته ادبیات نمایشی است و از ترجمه آثار بورخس تا اسلاوی ژیژک در رزومه کارهایش دیده می‌شود. خودش در مقدمه کتاب می‌گوید: «این سفرنامه بیش از هر چیز گزارشی است به دوستانم تا بگویم کجایم و چه می‌کنم. برای هم نسلان من تنها راه گریز از ایام بمباران و بی برقی و گذران ملال آور اوقات فراغت تنها کلمات بود. برای ما داستان‌های دیکنز، فقط سفری به لندن و یا آثار داستایوسکی، تنها سفری به سن پترزبورگ نبود، بلکه سکون محض کمکمان می‌کرد تا مطالعه را به نوعی سفر ذهنی بدل کنیم. » شاید همین سفر ذهنی و گریز از واقعیت دلیل علاقه شدیدم به سفرنامه‌ها باشد، این سفر را یک بار دیگر با کتاب «مارکوپولو» اثر منصور ضابطیان تجربه کردم هرچند آن کتاب در حد و اندازه های کتاب جدیدی که خواندم نبود.

۳. کتاب ۱۰ فصل است و هر فصل نام و موضوع یک شهر اروپایی «وین، بوداپست، براتیسلاوا، پراگ، برلین و...» در هر فصل کتاب فلاش بکی از همین شهر و از سفرنامه حاج سیاح، حاج محمد علی محلاتی (۱۳۰۴-۱۲۱۵) معاصر ناصرالدین شاه روایت می‌شود. روایتی از سال‌های دهه ۱۸۶۰ اروپا تقریباً ۱۵۰ سال پیش. این حاج سیاح اولین ایرانی شهروند امریکاست که هم بند میرزا رضای کرمانی در زندان هم بوده و اولین نویسنده خاطرات زندان هم بشمار می‌رود. تمام سعی احسان نوروزی این است که با حرکتی دیالکتیک میان مکان‌ها و زمان، خواننده بتواند حافظه مکان‌ها را در قاب تاریخ به تصویر بکشد، تاریخ نه به مثابه امری سپری شده بلکه در هیئت سفری به اتمام نرسیده.

۴. یکی از جذابیت‌های عمده کتاب این است که احسان نوروزی در هیچ هتل یا مسافرخانه ای اقامت نمی‌کند، او به طور مستقیم به خانه بومیان یا ساکنان همان شهر می‌رود، افرادی کامل نا آشنا و از این طریق خواننده به دل فرهنگ همان شهر کشیده می‌شود. در واقع نویسنده از امکان «کوچ سرفینگ» استفاده کرده است، پورتالی اینترنتی که این امکان را فراهم می‌کند تا برای یافتن محل اقامت در هنگام سفر به جای هتل یا مسافرخانه به منزل یکی از ساکنان همان شهر بروید تا پولی نپردازید و میزبان از مزیت آشنایی با افراد غریبه از دیگر نقاط جهان بهره ببرد. با یک برلینی یا یک پراگی به کافه محبوبش بروید، سیگار بکشید، از دموکراسی و موانع آن حرف بزنید و شب هم دعوت بشوید به یک کنسرت موسیقی جاز...

۵. از جذابیت‌های یک سفرنامه آشنایی با زنان و غذاهای آن شهر است که پرداختن به هر دو این المان‌ها در این سفرنامه ناچیز و حتی نزدیک به صفر است. اولی شاید به دلیل ترس از سان سور و دومی به دلیل صرفه‌جویی در هزینه. نویسنده بلااستثناء در هر شهر یا تکه ای پیتزا می‌خورد یا ساندویچ کالباس یا گشنه می‌ماند به جز توسکانی که آنجا هم مهمان است و از گوشت گراز و ش راب آن جا نوش جان می‌کند.

۶. من از فصل‌های سفر به توسکانی، پاریس و پراگ لذت بردم و مطمئن هستم این کتاب از معدود کتاب‌هایی است که چند وقت بعد دوباره می‌خوانمش.

«سفر با حاج سیاح» در فروش‌گاه کتاب افق




یکی، دو روز است که سفر با حاج سیاح نوشته‌ی احسان نوروزی از سوی نشر افق منتشر شده و برای تهیه‌ی آن می‌توانید به فروش‌گاه کتاب افق (خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، نبش کوچه اسکو) مراجعه کنید.

وب‌سایت کتاب «هاروارد مک‌دونالد» راه‌اندازی شد

هاروارد مک‌دونالد در نمایشگاه کتاب امسال رونمایی و توسط نشر افق منتشر شد. این کتاب، روزنوشت‌های سفر سیدمجید حسینی به هشت ایالت کشور آمریکاست.

آقای حسینی در این کتاب، تجربه‌ی اجتماعی و مردم‌شناسی خود را در چهل‌ و یک فریم از ایالات شرقی آمریکا و در دو فریم از کشور کانادا نوشته است.

در وب‌سایت هاروارد مک‌دونالد می‌توانید شرح نقدها، میزگردها، مصاحبه‌ها، رویدادها و دیگر مطالب مربوط به نویسنده و کتابش را ببینید و بخوانید.

هم‌چنین، عکس‌ها و ویدئوهای آقای حسینی که در سفر به آمریکا ثبت و ضبط شده‌اند هم در این وب‌سایت منتشر شده است.

این وب‌سایت در نشانی اینترنتی www.harvardmcdonald.com در دسترس است. کتاب را هم که می‌توانید از فروش‌گاه کتاب افق (خیابان انقلاب، بعد از وصال شیرازی، بعد از سینما سپیده، سر کوچه اسکو) تهیه کنید. منتظرتان هستیم.

منبع؛ مهر

سلام، آقای جلال آل احمد!

روزنامه‌ی مغرب ویژه‌نامه‌ی خوبی را به‌مناسبتِ سال‌روز درگذشت جلال آل احمد در ضمیمه‌ی چشمه منتشر کرده است. گزیده‌ی نامه‌ای را که در عکس می‌بینید از این ویژه‌نامه انتخاب کرده‌ایم که جلال برای همسرش، سیمین دانشور، نوشته است. سیمین هم درباره‌ی همسرش گفته «كوشش جلال برای كارش و نوشته‌اش در حد فداكاری است. او اگر در نوشته‌هایش تلگرافی، حساس، دقیق، خشمگین، افراطی، صمیمی و حادثه‌آفرین است، در زندگی روزمره نیز همین‌طور بوده است.»

«شاید مهم‌ترین ویژگی ادبی آل احمد نثر او بود. نثری فشرده و موجز و در عین حال عصبی و پرخاشگر، که نمونه‌های خوب آن را در سفرنامه‌های او مثل خسی در میقات می‌توان دید.»

اگر تمایل دارید کتاب‌های جلال آل احمد را تهیه کنید حتماً به فروش‌گاه کتاب افق سری بزنید.

علاوه‌بر خسی در میقات، از رنجی که می‌بریم (حاوی قصه‌های شکست مبارزات جلال در حزب توده)؛ غرب‌زدگی (مجموعه‌ای از مقاله‌های او)؛ دید و بازدید، نون والقلم، زن زیادی و اورازان (یک گزارش مردم‌نگاری درباره‌ی روستای آبا و اجدادی جلال در طالقان) در فروش‌گاه کتاب افق موجود است.


جانستان کابلستان

جانستان کابلستان (روایت سفر به افغانستان)، رضا امیرخانی

نشر افق، تهران، چاپ پنجم، 1390، 348 ص


کتاب جانستان کابلستان، روایت سفر خانوادگی غیررسمی و بدون برنامه‌ریزی نویسنده کتاب به  افغانستان  در سال 1388 می‌باشد.

چند نکته جالب از این کتاب (البته نقل به مضمون):

* نویسنده معتقد است فاصله جامعه افغان با جامعه ایران حدود یکصد سال است ولی فاصله جامعه ایران با جامعه افغان حدود 5 سال است. (منظور آنکه اگر اتحاد ملی از بین برود و نفاق جای آن را بگیرد و دچار درگیریهای داخلی بشویم ظرف پنج سال افغانستانی می‌شویم برای خودمان)

* نویسنده به زیارت قبر خواجه عبدالله انصاری معروف می‌رود و می‌بیند در محوطه آرامگاه درختی وجود دارد که افغانها برای گرفتن حاجت به آن میخ می زنند (ما ایرانیها لااقل می رویم نخ می بندیم به شاخ و برگ این گونه درختها) و از کرامات جناب خواجه عبدالله می‌دانند که این درخت با اینهمه میخ در تنه سالم می‌ماند و نمی خشکد (جل الخالق !!!)

* نویسنده به زیارت خواجه غلتان می رود، مردم هرات معتقدند که در ارامگاه این خواجه باید حاجت بطلبی بعد روی زمین بخوابی و دو غلت بزنی اگر قرار باشد خواجه حاجتت رابدهد خود جناب خواجه شما را هفت هشت دور دیگر بدون اینکه شما اراده کنی می غلتاندتان و می چرخاندتان !!!!

* (عذرخواهی می‌کنم) نویسنده از وضع بد دستشویی های عمومی می گوید و اینکه  کمتر چنین چیزی وجود دارد و معمولا باید افتابه را  از قهوه چی یا راننده اتوبوس بگیری و به سمت یک بیابان دستشویی حرکت کنی . بگذریم در جایی دیگر نیز نویسنده ذکر میکند که تفاوت ما و افغانها در دستشویی رفتن این است که اینجا می روی دستشویی بعد انجا را تمیز می‌کنی و میایی بیرون ولی در افغانستان می روی دستشویی آنجا را تمیز می‌کنی بعد قضاء حاجت می‌کنی و می‌ایی بیرون (لابد یک نفر هم بعد از تو که خواست دستشویی بروی می‌رود و انجا را دوباره تمیز می‌کند و ...)

* نویسنده محترم در جای جای کتاب حق نان و نمکی را که از برادران افغان خورده است به نیکی یاد می‌کند و با تعبیر جوان مرد مردمی هستند مردم این دیار از لطف انها و وجدان انها و از محبت و مروت آنها تشکر می‌کند.

بنده که از مطالعه این کتاب بسیار لذت بردم (به طور ویژه از مقدمه آن) و بیشتر این کتاب را در سحرگاهان ماه مبارک رمضان خواندم.

نوشته‌ی علی‌اصغر قیومی در وبلاگ زندگی جاریست