تو ساعتی تو چراغی تو بستری تو سکوتی
چگونه میتوانم
که غایبت بدانم
مگر که خفته باشی در اندوههایت
تو واژهای تو کلامی تو بوسهای تو سلامی
چگونه میتوانم که غایبت بدانم
مگر که مرده باشی در نامههایت
تو یادگاری تو وسوسهای تو گفتوگوی درونی
چگونه میتوانی که غایبم بدانی
مگر که مرده باشم من در حافظهات
بهانهها را مرور کردم
گذشته را به آفتاب سپردم
به عشق مرده رضایت دادم
یعنی
همین که تو در دوردست زندهای
به سرنوشت رضایت دادم
این شعر از کتاب قایقسواری در تهران سرودهی محمّدعلی سپانلو انتخاب شده است. اگر دوست داشتید شعرهای بیشتری از آقای سپانلو بخوانید اینجا کلیک کنید، ولی اگر خواستید یکی از آخرین نسخههای این کتاب را از آنِ خودتان کنید حتماً به فروشگاه کتاب افق سری بزنید.

هفتهی کتاب و کتابخوانیست و ما هم برای دوستانِ کتابخوانِ عزیزمان، که به ادبیات داستانیِ علاقه دارند، برنامهی ویژهای داریم؛ جشنوارهی فروشِ کتابهای تألیفی نشر افق.
شما
میتوانید بهترینهای ادبیات داستانیِ ایرانیِ دههی هشتاد را در این
جشنواره تهیه کنید؛ بیشتر از سی عنوان کتاب رمان، داستان کوتاه، شعر،
مطالعات ادبی و .... از نویسندگانی مانند داوود غفارزادگان، مهسا محبعلی، احمد آرام، محمدحسن شهسواری، مهدی حجوانی، علیاصغر شیرزادی و .... که در دههی هشتاد از سوی نشر افق چاپ و مطرح شدهاند و جوایز متعددی را کسب کردهاند.
چاپهای قبلی این کتابها رو به اتمام است و نسخههای محدودی از آنها در
بازار موجود است. هدفِ ما این است که دوستانِ کتابخوان بتوانند کتابهای
موردعلاقهشان را با سهولتِ بیشتر و قیمتِ مناسبتتر تهیه کنند.
قایقسواری در تهران نیز اولینبار در سال 88 از سوی نشر افق منتشر شد و آخرین نسخههای باقیمانده از چاپ دوم آن با قیمت 3000 تومان در جشنوارهی فروشِ کتابهای تألیفی نشر افق به فروش میرسد.
این جشنواره در محلِ فروشگاه کتاب افق در خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، نبش کوچه اسکو برگزار میشود. منتظرتان هستیم.