«فیلم‌های كتبی سیلویا پلات» و «خاطرات زمستان» را از «کتاب افق» تهیه کنید

«فیلم‌های كتبی سیلویا پلات» مجموعه هفت داستان كوتاه نوشته مریم عباسیان است كه نشر افق ناشر آن است. متاسفانه نشر افق هم در معرفی این نویسنده كوتاهی كرده اما علاقه مندان ادبیات داستانی به اعتبار نام ناشر به سراغ این اثر خواهند رفت. غیر از این نوع نگاه نویسنده در این داستان ها تازه است و نگاه نسل امروز را به پدیده های اطرافش بازتاب می دهد.

«خاطرات زمستان» كتاب دیگری از همین ناشر نوشته پل آستر است كه خجسته كیهان آن را به فارسی برگرداند. خاطرات زمستان سومین زندگینامه داستانی پل آستر است و دو تای قبلی، بخور و نمیر و اختراع انزوا در باره اشتباه ها و شكست های او بودند، اما خاطرات زمستان گذر عمر و نزدیك شدن نویسنده به سال های پیری را ترسیم می كند.

منبع:‌ روزنامه‌ی ایران

گفت‌وگو با خجسته كيهان به بهانه‌ی انتشار كتاب «خاطرات زمستان»

گویا افق كپی رایت آثار استر را خریده است!
زمانی كه پل استر در ایران با استقبال مواجه شد و به چاپ های متعدد رسید نشر افق تصمیم گرفت حق كپی رایت آثار پل استر را بخرد. با استر تماس برقرار كردند و برای گرفتن حق كپی رایت مذاكرات طولانی انجام دادند تا بتوانند با بهترین قیمت كپی رایت آثار استر را بخرند. این قضیه از چهارسال پیش شروع شد.

این كار چه سودی برای افق دارد وقتی كشور ما كلابه قانون كپی رایت پایبند نیست؟

تنها سودش این است كه می تواند كتاب های استر را همزمان با امریكا در ایران منتشر كند.

در اینكه از لحاظ فرهنگی این كار، كار درستی است شكی نیست من می خواهم بدانم از نظر تجاری و سیاست كاری دلیل این كار افق چیست.
خوب از این لحاظ تنها دلیل نشر افق دیدگاه رییس انتشارات، آقای هاشمی نژاد است. چون شخصا به مساله حقوق مولف معتقد است و بیشتر نتیجه یك عقیده شخصی است وگرنه چندان منافع مالی برای نشر افق ندارد.

این مساله روی فروش كتاب تاثیر می گذارد؟
(می خندد) نه! اصلا. متاسفانه حساسیت در برابر این گونه مسائل هنوز در كشور ما به وجود نیامده.
ادامه نوشته

پل استر از خاطراتش می​گوید: بساط کتک‌کاری برقرار بود!

خبر آنلاین؛ پل استر نویسنده پست‌مدرن نویس آمریکایی متولد سال 1947 است که در عرصه رمان، فیلمنامه و اتوبیوگرافی‌نویسی فعالیت دارد. «سه گانه نیویورک»، «هیولا»، «مردی در تاریکی»، «مون پالاس»، «کشور آخرین‌ها»، «کتاب اوهام»، «شب پیشگویی» تعدادی از رمان‌های این نویسنده هستند. او تا به حال دو بیوگرافی و زندگینامه نیز از خود منتشر کرده است که سومین آن‌ها چندی پیش با نام «خاطرات زمستان» توسط نشر افق ناشر اختصاصی استر در ایران به چاپ رسید.

«خاطرات زمستان» سومین زندگینامه استر است. دو زندگینامه قبلی، «بخور و نمیر» و «اختراع انزوا» درباره اشتباه‌ها و شکست‌های این نویسنده بودند اما سومین زندگینامه خود‌نوشت است، درباره گذر عمر و نزدیک شدن استر به سال‌های پیری را ترسیم می‌کند. پل استر که یکی از نامدارترین نویسندگان معاصر جهان است، زمان را رقیبی بی‌رحم می‌داند. او در آستانه 65 سالگی‌اش و در این کتابش، نگاهی به ذهن، بدن و خلاقیت در گذر زمان داشته است.

این کتاب این‌چنین شروع می‌شود: خیال می‌کنی این‌چیزها هرگز دامن‌گیرت نخواهند شد، که ممکن نیست چنین شود، که تو تنها آدم دنیا هستی که هیچ‌کدام از این بلاها سرش نمی‌آید، و آن وقت یکی‌یکی همه آن‌ها برایت اتفاق می‌افتد، درست همان‌طور که بر همه آدم‌های دیگر نازل می‌شود. وقتی از تختخواب پایین می‌آیی و به طرف پنجره می‌روی، کف پاهای برهنه‌ات سرمای کف اتاق را احساس می‌کند. تو شش ساله‌ای. بیرون برف می‌بارد و شاخه‌های درختان حیاط خلوت را سفید می‌کند.

پایان‌بندی کتاب نیز به این شکل است: پاهای برهنه‌ات بر کف سرد اتاق وقتی از تختخواب بلند می‌شوی و به طرف پنجره می‌روی. تو شصت و سه سال داری. بیرون، هوا خاکستری رو به سفید است و خورشید دیده نمی‌شود. از خودت می‌پرسی: چند صبح دیگر باقی مانده؟ دری بسته شد. در دیگری باز شده. تو به زمستان زندگی وارد شده‌ای.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

البته بساط کتک‌کاری برقرار بود. هیچ پسری دوران کودکی را بدون درگیری و زد و خورد نمی‌گذراند، دست کم چندبار یا بسیار و وقتی به گلاویز شدن‌ها یا رودر رویی‌هایی که در آن شرکت داشتی، فکر می‌کنی، خون‌هایی که از دماغ آن‌ها جاری کردی، یا از دماغ خودت جاری شد، مشت‌هایی که به شکمت خورد و نفست را بند آورد، سر شاخ شدن‌های ابلهانه‌ای که تو و حریفت را بر زمین انداخت. حتی یک بار هم به خاطر نداری خودت دعوا را شروع کرده باشی، چون از زد و خورد بدت می‌آمد، اما از آن‌جا که همیشه یک آدم زورگو در اطرافت بود، یک پسر خشن بی‌مخ که با تهدید، ناسزا یا رجز خواندن کفرت را بالا می‌آورد، زمانی می‌رسید که حس می‌کردی باید از خودت دفاع کنی، ولو این‌که جثه‌ات کوچک‌تر باشد و کتک بخوری.

از بازی‌های جنگی، تکل زدن در فوتبال و بازی «بیرق را بگیری» لذت می‌بردی، هم‌چنین از برخوردهای برق‌آسا با گیرنده توپ‌های هرز رفته در بیس‌بال، اما خواهان زد و خوردهای واقعی نبودی، چون پیامدهای حسی‌اش بی‌اندازه بود، هم‌چنین خشمی که به بار می‌آورد. حتی وقت‌هایی که حریف را شکست می‌دادی، بعدش می‌خواستی گریه کنی. رویکرد بزن یا بخور برای تصفیه‌حساب‌های شخصی، وقتی جاذبه‌اش را از دست داد که در اردوگاه تابستانی، پسری از بالای کابین پایین پرید تا حسابت را برسد. اما عاقبت تو بودی که با کوبیدنش روی میز چوبی، دستش را شکاندی.

ده ساله بودی و از آن هنگام تا جایی که می‌توانستی با کسی در نمی‌افتادی، اگرچه گه‌گاه ناگزیر در زد و خوردها شرکت می‌کردی، دست کم تا سیزده سالگی که عاقبت پی برده بودی با کوبیدن زانو به میان پای هر پسری می‌توانی در هر زد و خوردی برنده شوی، با کوبیدن زانو با تمام قوا به همان‌جا و به همین سادگی ظرف چند ثانیه جنگ تمام می‌شود. به زودی همه می‌گفتند «حریف کثیفی» هستی، که شاید تا حدودی درست بود، اما گزینش این شیوه در زد و خورد تنها به این خاطر بود که مایل نبودی بجنگی و پس از یکی دوبار، شرح این رفتار بر سر زبان‌ها افتاد و دیگر کسی نمی‌خواست با تو بجنگد. سیزده ساله بودی و برای همیشه از رینگ کناره‌گیری کرده بودی.

این کتاب با 196 صفحه، شمارگان 2 هزار و 200 نسخه و قیمت 9 هزار و 500 تومان منتشر شده است.

با هم کتاب بخوانیم - ۲۵

«فهرست اثر زخم‌هایت، به خصوص بر چهره‌ات؛ هر روز که برای اصلاح صورت یا شانه‌کردن موهایت در آینه‌ی حمام نگاهش می‌کنی، آن‌ها را می‌بینی. به‌ندرت به جای زخم‌ها فکر می‌کنی، اما هر وقت به یادشان می‌افتی، می‌دانی که علامت‌های زندگی‌اند، که خطوط مختلف و ناهمواری که بر چهره‌ات حک شده‌اند، نامه‌هایی از الفبایی نهان‌اند که داستان هویتت را باز می‌گویند، زیرا هر جای زخم یادبود زخمی‌ست که التیام یافته، و هر زخم بر اثر برخوردی نامنتظر با جهان ایجاد شده – یعنی یک تصادف یا چیزی که لازم نبوده اتفاق بیفتد، زیرا تصادف یعنی چیزی که روی دادنش الزامی نیست. واقعیت‌های تصادفی با واقعیت‌های واجب در تضادند، و امروز صبح که به آینه نگاه می‌کنی پی می‌بری سراسر زندگی چیزی به‌جز تصادف نیست و تنها یک واقعیت محرز است، این‌که دیر یا زود به پایان خواهد رسید.»



خاطرات زمستان
نوشته‌ی پل استر، ترجمه‌ی خجسته کیهان، نشر افق، چاپ اول ۱۳۹۲، ۹۵۰۰ تومان

بخور و نمیر: شرح شکست‌های من


کتاب‌خواب‌های من
؛ بخور و نمیر مجموعه ای است از خاطرات جذاب و اغلب طنزآمیز پل استر از اوایل جوانی اش و دورخیزهای او برای نویسنده شدن. شرحی است از سرگشتگی ها و ناکامی هایش. تلاش های باور نکردنی اوست برای بقای خود و آزمودن شغل هایی عجیب و غریب. حکایت خطر کردن، روی آب ماندن و غرق نشدن؛ از خیابان های نیویورک و دوبلین وپاریس گرفته تا روستایی دور افتاده در مکزیکو...

 نقد موآبی:

استر یکی از نویسندگان مورد علاقه ام است. در واقع "مورد علاقه ترین"! داستان هایش اغلب سحرآمیزند و جادویی. اما این بار در "بخور و نمیر" همه چیز روتین و انسانی بود و خالی از هرگونه معجزه یا حرفی نو. البته این رمان بر اساس حقیقت است و قطعا حقیقتِ زندگی خالی از جادو و معجزه است. بگذریم از اینکه زندگی هنرمندان به خاطر نگاهشان به زندگی ، بسیار متفاوت است از زندگی آدم معمولی ها. و این نگاه متفاوت را می شود در زندگی استر نیز دید.

پایان داستان را دوست نداشتم. انگار با عجله داستان را به پایان رسانده باشد صرفا برای اینکه یک کتاب چاپ بشود!

در مجموع آن چیزی نیست که به عنوان یک رمان از پل استر انتظار داریم. هرچند که برای کسانی که طرفدار او هستند یا می خواهند نویسنده ی موفقی شوند، خواندن این کتاب لازم است. زیرا در این کتاب، شاهد زندگی پر فراز و نشیب استر، تلاش هایش برای کسب پول و نویسنده شدن هستیم.

 قسمت هایی که دوست داشتم!:

3> خودم را چیستان می دیدم، محل ناآرامی های وصف ناشدنی، موجودی بی وزن با نگاهی پریشان و اندکی احساساتی، احتمالا مستعد غلیان های شدید روحی، تغییر موضع های ناگهانی، غش و افکار اوج گیرنده. اگر کسی از راه درستش با من ارتباط برقرار می کرد، راحت، جذاب و به شدت معاشرتی بودم. در غیر این صورت، دور خودم را حصاری می کشیدم، کم حرف می شدم و به سختی ارتباط برقرار می کردم. خودم را قبول داشتم ولی اعتماد به نفس نداشتم. جسور و کم رو بودم، ماهر ولی بی دست و پا، مصمم و ویری؛ نمونه ی بارز  فردی که راه می رود و نفس می کشد و روحیه ای متناقض دارد.


3> پاریس هنوز پاریس بود اما من دیگر همان آدمی نبودم که بار اول به پاریس آمده بود. دو سال گذشته را در جنون کتاب ها سر کردم و کل دنیاهای جدید توی سرم سرازیر شدند، نقل و انتقال های دگرگون کننده ی زندگی ترکیب خونم را عوض کرد. در آن دو سال، تقریبا با هر چیزی که برای اولین بار در مسیر ادبیات و فلسفه برخورد کردم هنوز برایم مهم شمرده می شود. الان که به آن زمان بر می گردم می بینم یادگیری آن همه کتابی که بلعیدم تقریبا غیر ممکن است. تعداد حیرت آوری از آن ها را سر کشیدم، کل کشورها و قاره های کتاب را خوردم، با این حال اصلا به نظرم نمی آمد کافی باشد. نمایشنامه نویسان دوران الیزابت، فلاسفه ی پیش از سقراط، رمان نویس های روس، شاعران سوررئالیست. طوری کتاب می خواندم که انگار مغزم آتش گرفته بود، گویی تنها راه زنده ماندنم همین بود. از این اثر به اثر دیگر، از این تفکر به تفکر دیگر، و از این ماه به ماه بعدی، عقایدم نسبت به همه چیز تغییر کرد.

خجسته کیهان خبر داد: تمجید پل استر از ایرانی‌ها

خجسته کیهان از انتشار هم‌زمان تازه‌ترین اثر پل استر در ایران و آمریکا خبر داد و گفت، این نویسنده در اظهاراتی از ایرانی‌ها تعریف کرده است.

به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، کتاب «خاطرات زمستان» نوشته‌ی پل استر، نویسنده‌ی مطرح آمریکایی، از سوی نشر افق به چاپ رسیده است.

کیهان در پاسخ به این‌که گفته بودید این کتاب هم‌زمان با آمریکا در ایران هم منتشر می‌شود، توضیح داد: بله همین‌طور است. کتاب در آمریکا هم منتشر شده است. این کتاب بر اساس قانون کپی‌رایت از طرف نشر افق خریداری شده است. طبیعی است پیش از این‌که چاپ شود، نویسنده نسخه‌ا‌ی از آن را برای ناشر در ایران می‌فرستد و همه‌جای دنیا هم همین‌طور است. از همین‌رو هم‌زمان با آمریکا، ترجمه‌ی این اثر در ایران هم چاپ شده است.

او در ادامه عنوان کرد: استر اخیرا در جلسه‌ای که در انجمن پن برگزار شد، درباره‌ی انتشار آثارش در ایران توضیح داد. او در این صحبت‌ها اول این‌که خیلی از ایرانی‌ها تعریف کرد و گفت، ایرانی‌ها مردم بافرهنگی هستند. همچنین گفت، با برخی روزنامه‌نگار‌های ایرانی گفت‌وگو کرده و پی برده که درباره‌ی ادبیات خوب می‌دانند و مسلط هستند، از برخی گفت‌وگوکننده‌های دیگر هم بهتر هستند.

خجسته کیهان پیش‌تر به ایسنا گفته بود: «خاطرات زمستان» آخرین رمان پل استر است. همان‌طور که از اسم این رمان مشخص است، مانند خاطرات نوشته شده است. استر این رمان را با کاربرد تجربه‌های شخصی‌اش نوشته؛ اما خاطرات شخصی او نیست. شخصیت اصلی این رمان مانند خود پل استر 66ساله است که در این رمان از خاطرات زندگی‌اش می‌گوید. رمان «خاطرات زمستان» با رمان‌های پیشین استر متفاوت است و کم‌تر فضای اجتماعی دارد و به غیر از مسأله تصادف و شانس که در همه کارهای پل استر است، شباهتی به کارهای پیشینش ندارد. 

«خاطرات زمستان» نوشته‌ی «پل استر» منتشر شد


بخور و نمیر

نوشته‌ی پل استر؛ ترجمه‌ی مهسا مَلِک‌مرزبان:

خیلی کتابِ خوبی بود و هم‌ذات‌پنداری‌ام را برانگیخت. شاید هم‌ذات‌پنداریِ خیلی‌ها را هم برانگیزاند؛ به‌هرحال تجربه‌ی «شکست» یک تجربه‌ی جهانی‌ایست (زنده‌گی‌نامه‌ی خودنوشتِ استر است با محوریّتِ شکست‌های شغلی‌اش). پایانش امّا به‌نظرم خوب نبود و یک رِندیِ عجیبی هم داشت آن جمله‌ی پایانی‌اش که به نوعی خواننده را دست می‌انداخت. انگار که بهت بگویند ناخواسته در بازی‌ای شرکت کرد‌ه‌ای که نفعش عایدِ دیگری می‌شود. ترجمه‌اش هم خیلی خوب بود مثلِ اکثرِ کارهای این مترجم. از نشرِ «افق».

منبع: وبلاگ غم ِ خاک

چه کردند ناموران



«چه كردند ناموران، 20 روایت طنز‌آمیز از سرگذشت انسان‌هایی است كه به بركت نبوغ و یا خباثت خود به شهرت رسیده‌اند. و از آن‌جا كه نصف بیش‌تر مطالب این كتاب چاخان است، مطالعه‌ی آن حتی به كسانی كه حوصله ندارند زندگینامه بخوانند، توصیه می‌شود.»

چه كردند ناموران نوشته‌ی کاوه میرعباسی است و در سال 1388 با قیمت 3500 تومان از سوی نشر افق به چاپ رسید.  چاپ‌ این کتاب رو به اتمام است و آخرین نسخه‌های آن در جشنواره‌ی فروشِ کتاب‌های تألیفی نشر افق به فروش می‌رسد. این فرصتِ استثنائی را از دست ندهید. در فروش‌گاه کتاب افق (خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، نبش کوچه اسکو) منتظرتان هستیم.