دعوت به خواندنِ کتاب «سفر با حاج سیاح»

از سفرها ماه کیخسرو شود
بی سفرها ماه کی خسرو شود.
مثنوی معنوی- دفتر سوم
اینروزها عجیب حال و هوای سفر دارم. حالا خردهدرآمدی هم دارم و بسیار به سفر فکر میکنم. نمیدانم این شوق که پیش از این هم وجود داشت چطور یکهو گُر گرفت و به بالا رفت و حالا جسارت اینرا به من داده که بی جایی و مکانی و تجربهای کولهبارم را بهدوش بگیرم و راه بیفتم. البته اگر تجربهای بود که دیگر سفر ضرورتی نداشت و یا دستکم اینقدر ضروری نمینمود. شاید این میل بهخاطر روایتهاست: کتاب سفر با حاج سیاح که بهتازگی چاپ شده و سفرنامه احسان نوروزی به اروپاست، یکی از این روایتهای زنده و جاندار است. نوروزی البته بیشتر اوقات یک توریست است و نه یک مسافر، که ایندو برای من بسیار متفاوت اند و من بیشتر دوست دارم یک مسافر باشم.
این پاراگراف، شروعِ یادداشتِ نویسندهی وبلاگ سال صفر است. خوشحالایم که کتاب سفر با حاج سیاح در بیست روز نخستِ چاپ موردتوجه دوستان عزیز قرار گرفته است و چه خوب که وقت میگذارید و دربارهی تجربهی لذتِبخشِ خواندن مینویسید. چند روز قبل هم، به نوشتهی آنا نویسندهی وبلاگِ رؤیایِ تفاوت اشاره کرده بودیم که این کتاب را داغِ داغ تهیه کرده و خوانده بود.
دیروز هم حسین جاوید یادداشتی را دربارهی سفر با حاج سیاح در وبلاگ کتابلاگ منتشر کرد و نوشت که این کتاب از خوشخوانترین و بهترین کتابهای منتشرشده در این روزهاست. یقین دارم از این کتاب استقبال خوبی خواهد شد و به چاپهای مکرر خواهد رسید. پس اگر به خواندن سفرنامه علاقهمندید، پیش از آن که مجبور شوید چاپهای بعدی کتاب را به قیمتهای بالاتر بخرید، لذت همسفری با حاج سیاح و احسان نوروزی را غنیمت بشمارید.
علاوهبر حسین جاوید، آقای حسن محمودی هم در روزنامهی فرهیختگان یادداشتی دربارهی این کتاب نوشته و تأکید کرده است «سفرنامه حاج سیاح جدای از وجه مهم سفرنامهنویسیاش، متن مهمی است در زبان فارسی و امروز میتوان از آن به عنوان یکی از شاهکارهای نثر فارسی در زمانه خود یاد کرد. سفرنامه احسان نوروزی، گرچه زبانی شسته و رفته دارد، اما آنچه برای مخاطب امروز ارزشمند است، تصویری است که او از یک جوان تحصیلکرده و مدرن ایرانی در روزگار ما در مواجهه با اروپا به دست میدهد. در این میان نباید از شخصیت خود راوی غافل ماند که به مثابه شخصیت اولشخص یک رمان عمل میکند و سفر با حاج سیاح را به متنی داستانی نیز نزدیک میکند. شاید این بعد از کتاب است که سفرنامه احسان نوروزی را از اهمیت بیشتری برخوردار میکند.»
متن کامل این دو یادداشت را میتوانید در ادامهی مطلب بخوانید. برای تهیهی کتاب هم کافیست به فروشگاه کتاب افق (خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، نبش کوچه اسکو) مراجعه کنید.
سفرنامهنویسی در ایران سابقهای درازآهنگ دارد، چه از نوع ادبی و چه از نوع پژوهشمندانهاش. با این حال، این ژانر هیچوقت آنطور که باید و شاید مورد توجه نویسندهگان فارسیزبان قرار نگرفته است. قبلن نوشتهام که یکی از دلایل این امر میتواند دشواری سفر برای ما ایرانیها (مسائل مربوط به ویزا و ...) و مشکل «بیپولی» قلمبهدستهایمان باشد. تعداد نویسندههایی که هشتشان گروی نهشان نیست و آنقدر پول درمیآورند که میتوانند آن را خرج سیر و سیاحت در دنیا هم بکنند واقعن کم است. وقتی «سفر» کم است، طبیعتن «سفرنامه» هم کم است. بهرغم همهی اینها، چند سالیست که نویسندههای جوانتر سفرنامهنویسی را جدی گرفتهاند و آثاری پرطرفدار در این ژانر پدید آوردهاند، خواه آنها که به سفرهای «کمخرج» رفتهاند و خواه آنها که دستشان بازتر بوده است. از بهترین و محبوبترین سفرنامههایی که در چند سال اخیر منتشر شدهاند میتوان «مارک و پلو» (منصور ضابطیان)، «جانستان کابلستان» (رضا امیرخانی)، و سفرنامهی امریکای «مجید حسینی» با نام «هاروارد مکدونالد» را نام برد.
جدیدترین سفرنامهای که به فارسی منتشر شده کتابیست با نام «سفر با حاج سیاح» نوشتهی احسان نوروزی. چند روزی بیشتر نیست که این کتاب میهمان پیشخان کتابفروشیها شده است. نوروزی را با رمان «بطالت» و ترجمههای خوباش از آثار خورخه لوییس بورخس، ریموند چندلر، و اسلاومیر مروژک میشناسیم. «سفر با حاج سیاح» سفرنامهی او از سفر به ده شهر مشهور اروپایی (وین، بوداپست، براتیسلاوا، پراگ، برلین، آمستردام، پاریس، بارسلون، رم، توسکانی) است. این شهرها در نقاط مختلف و گستردهای از جغرافیای قارهی اروپا قرار دارند و از خلال روایت نوروزی میتوان تصویری نسبتن جامع از تفاوتها و تشابهات ملل مختلف اروپا بهدست آورد.
«میرزا محمدعلی محلاتی،» یا همان «حاج سیاح،» از نخستین - و بهتعبیری: نخستین - جهانگرد مدرن ایرانیست. او طی ۱۸ سال به بسیاری از نقاط اروپا و جهان سفر کرد و وقایع این سفرها و دیدهها و یافتههایاش را روی کاغذ آورد. «سفرنامهی حاج سیاح» از اولین سفرنامههای ایرانی و از پربارترین نوشتههای یک شرقی دربارهی وضعیت اروپا و جهان غرب در نیمهی دوم قرن نوزدهم است. احسان نوروزی عامدانه سعی کرده سفرش به اروپا را جوری برنامهریزی کند که تا جای ممکن با سفر صد و پنجاه سال پیش حاج سیاح مشابه باشد. وجه تسمیهی کتاب نیز همین است. یک قرن و نیم پس از سفر حاج سیاح، بار دیگر یک ایرانی شهرها و مکانهای تاریخی اروپا را میبیند و نگاه خود را با نگاه هموطنی از دورهی قاجار مقایسه میکند. البته اینطور نیست که نوروزی محصور در سفر حاج سیاح مانده باشد. او نه مدام دست به مقایسه میزند و نه محدود به شهرهاییست که او دیده بوده است؛ کما اینکه به شهرها و جاهایی میرود که پای حاج سیاح به آنها نرسیده است. با این حال، در جاهای مختلف سفرنامهاش، و با نکتهسنجی دلنشین و جذاب، بخشهایی از نوشتههای حاج سیاح دربارهی مردمان و مکانهای اروپایی را نقل میکند و بین گذشته و حال اروپا پلی میسازد.
بارزترین مشخصهی «سفر با حاج سیاح» جنبهی شخصی و خصوصی آن است. نویسنده قصد نداشته به خواننده تاریخ یا جغرافیا بیاموزد یا به مردمشناسی و جامعهشناسی بپردازد. او فقط دیدهها و شنیدهها و کردههایاش در سفر را روایت میکند، انگار که دارد داستان مینویسد نه سفرنامه. از خلال همین روایت او با افرادی از ملیتهای مختلف و با وضعیت شهری و اجتماعی نقاط گوناگون قارهی اروپا آشنا میشویم و فرصتی مییابیم به جاهایی که هرگز ندیدهایم نگاهی از نزدیک بیاندازیم، یا تصوراتمان از یک شهر خاص را با نظرگاه دیگری دربارهی آن بسنجیم. از آنجا که نویسنده در هتل اقامت نمیکند و میهمان میزبانهاییست که از طریق اینترنت با آنها آشنا شده، برای نزدیکی به آدمها و همدلی یا ناسازگاری با آنها فرصت بیشتری دارد. او این فرصت را برای خوانندهی سفرنامهاش هم فراهم کرده است.
از جالبترین نکات این کتاب برای من صداقت و صمیمت راوی بود. گویی نویسنده دارد داستان سفرش را برای یکی از دوستاناش تعریف میکند. او، برخلاف بعضیها، اصلن قصد ندارد فخر بفروشد. بههمین دلیل، مدام به پول اندکی که همراه دارد و به صرفهجوییهایاش اعتراف میکند. نویسنده ابایی ندارد ما را در تجربههای مفتسواری در مترو و اتوبوس، شنیدن صدای قار و قور شکماش از گرسنهگی، ورود رایگان به موزهها با یک کارت نهچندان معتبر خبرنگاری، و ... شریک سازد.
«سفر با حاج سیاح» از خوشخوانترین و بهترین کتابهای منتشرشده در این روزهاست. یقین دارم از این کتاب استقبال خوبی خواهد شد و به چاپهای مکرر خواهد رسید. پس اگر به خواندن سفرنامه علاقهمندید، پیش از آن که مجبور شوید چاپهای بعدی کتاب را به قیمتهای بالاتر بخرید، لذت همسفری با حاج سیاح و احسان نوروزی را غنیمت بشمارید.
نوشتهی حسین جاوید در وبلاگ کتابلاگ
***
سفرنامهنویسی را نشر افق به عنوان ژانری جذاب و تاثیرگذار جدی گرفته و در این نوع ادبی تاکنون آثار قابل تاملی منتشر کرده است که از آن جمله میتوان به سفر سیدمجید حسینی به آمریکا و سفر رضا امیرخانی به افغانستان اشاره کرد که کتابهای «هاروارد مکدونالد» و «جانستان کابلستان» به ترتیب حاصل آن است.در این سری کتاب جدیدی منتشر شده است از سفر احسان نوروزی به اروپا با نام «سفر با حاج سیاح». مولف در مقدمه کتابش مهمترین دستاورد سفرش به اروپا را بیش از هرچیز شناخت ایران و تهران میداند و خود را همچنان مترجمی میداند که برای او هر مواجههای با سرزمین و زبان دیگر به ناگزیر ترجمه و سفری به ایران و زبان فارسی است. اینگونه است که سفر احسان نوروزی به کشورهای اروپایی شروع میشود و سفرنامه او درواقع بیان تفاوت جاهای دیگر با تهران و زبان فارسی است. شگردی که «سفر با حاج سیاح» را از یک سفرنامه صرف خارج میکند و به متنی تاویلگر و خواندنی تبدیل میکند، کشیدن پای متن دیگری به میان است. «سفرنامه حاجسیاح» را نوروزی در جای تا جای سفرنامهاش بازخوانی میکند تا سفری هم داشته باشد به تاریخ و پای تاریخ را هم به میان بکشد. حاج سیاح در دهه ۱۸۶۰ اروپا را تجربه میکند و احسان نوروزی در واپسین ماههای سال ۲۰۱۰. سفرنامه حاج سیاح جدای از وجه مهم سفرنامهنویسیاش، متن مهمی است در زبان فارسی و امروز میتوان از آن به عنوان یکی از شاهکارهای نثر فارسی در زمانه خود یاد کرد. سفرنامه احسان نوروزی، گرچه زبانی شسته و رفته دارد، اما آنچه برای مخاطب امروز ارزشمند است، تصویری است که او از یک جوان تحصیلکرده و مدرن ایرانی در روزگار ما در مواجهه با اروپا به دست میدهد. در این میان نباید از شخصیت خود راوی غافل ماند که به مثابه شخصیت اولشخص یک رمان عمل میکند و سفر با حاج سیاح را به متنی داستانی نیز نزدیک میکند. شاید این بعد از کتاب است که سفرنامه احسان نوروزی را از اهمیت بیشتری برخوردار میکند. نوروزی سینما خوانده است و حرفه اصلیاش نوشتن است، داستان و ترجمه داستان. فرق مهم او با حاج سیاح نیز در همین است. و دیگر اینکه سفرنامه او تصویری است از آدمها به مثابه یک شخصیت داستانی و شهرها به عنوان اثری هنری.
نوشتهی حسن محمودی در روزنامهی فرهیختگان
+ نوشته شده در دوشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۱ ساعت 23:43 توسط کتاب افق
|
نشانی: تهران، خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، سر کوچه اسکو