در جستوجوی واقعیت
«عشق همین گفتوگوست/ وصل همین آرزوست/ با دلکم ناز کن/ مستی آواز شو/ شور سرانداز شو/ روشن ازین راز شو/ با دلکم ناز کن/ آب تویی دل سبوست/ هرچه تو هستی نکوست/ بانگ زنم دوست دوست/ با دلکم ناز کن» نشر افق «افسانه شاعر گمنام» را هم که حاصل ۱۴ سال فعالیت ادبی ایشان است منتشر کرده است. این منظومه چون قطعاتی به همپیوسته و روایت شاعریست که به گذشته و به عصر مغول برمیگردد. او اطلاعاتی از گذشته دارد و همچنان باید به زبان آن عصر حرف بزند که حرفش مفهوم باشد. سپانلو درباره این مجموعه میگوید: «این دوگانگی به من خیلی زحمت داد، چون چندجور زبان را به کار گرفتم. شاعر حتی برای مغولان مدح میگوید و من مثلا باید به سبک انوری قصیده میگفتم، به سبک خیام رباعی سرودهام تا به عصر نیما رسیدهام؛ بنابراین از یک شعر ساده خیلی بیشتر وقت برد.»
منتشرشده در روزنامهی فرهیختگان

نشانی: تهران، خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، سر کوچه اسکو