ماه بر فراز مانیفست

کتاب ماه بر فراز مانیفست را خیلی دوست داشتم. تمام مدتی که چشمهایم روی کلمات جادویی کتاب سُر میخورد، خودم را جای آبیلین تاکر قهرمان داستان میگذاشتم. پای صحبتهای خانم سادی نشستم، بیسکوییتهای سوختهی شدی را خوردم، با لتی و روتانا دنبال جاسوس گشتم، خبرنامههای هتی ماو را خواندم، و دلتنگی آبیلین برای گیدئون را حس کردم. یکی یکی سنگ قبرها نگاه کردم، همهی آنها را میشناختم و مثل یک همشهری غم از دست دادنشان را حس میکردم. قاضی کارلسون، کالیستو ماتنوپولوس، ماما سانتونی، حتی اوا سیبولسکیزِ کوچولو.
خاطرات مثل آفتاب هستند. گرمتان میکنند، حس خوبی میدهند، اما نمیتوانید آنها را نگه دارید.
ماه بر فراز مانیفست | کلر وندرپول | کیوان عبیدی آشتیانی | نشر افق 
***
عکس و یادداشت از نویسندهی وبلاگ rachel in wonderblog
***
عکس و یادداشت از نویسندهی وبلاگ rachel in wonderblog
       + نوشته شده در پنجشنبه بیستم تیر ۱۳۹۲ ساعت 0:16 توسط کتاب افق
        | 
       
   

 نشانی: تهران، خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، سر کوچه اسکو
	  نشانی: تهران، خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، سر کوچه اسکو