آلیس مجموعه داستانهایی با محوریت شخصیت آلیس است. آلیس هیچ مشخصه بخصوصی ندارد تا او را از سایر زنهای کتاب متمایز کند اما حوادث او را همیشه سر راه مرگ قرار می‌دهند و آلیس در تمام داستان‌ها با مرگ رو به رو است. و رو در رویی آلیس با مرگ اطرافیان است که آلیس را برای ما می‌سازد. مرگ یک عموی هم جنس باز در گذشته، مرگ یک عاشق قدیمی، مرگ یک دوست قدیمی که مهمانش هستند، مرگ شوهر دوستش و در ‌‌نهایت مرگ شوهر آلیس که آخرین داستان کتاب است و در آن می‌توان ردی از مرگهای گذشته را پیدا کرد. آلیس نه یقه پاره می‌کند و نه بر سر و صورت خود می‌زند. برخورد آلیس با مرگ‌ها آنچنان درونی و آرام است که خواننده با خود فکر می‌کند اگر خودش هم با این مرگ‌ها موجه شود همین گونه خواهد بود. مرگ‌ها و حس آلیس در ‌‌نهایت تصویری بودن روایت شده و نویسنده سعی نکرده وارد ذهن آلیس شود و آن را درونی کند.
مجموعه داستان آلیس را که می‌خوانی به این نتیجه می‌رسی که زندگی ادامه دارد حتی با این همه مرگ. پس با این همه مرگ باز هم بیایید زندگی کنیم.

نوشته‌ی م.میرابوطالبی در وبلاگ شازده کوچولو