خبرهای خوب دربارهی محمد طلوعی و کتابهای جدیدش
یک داستاننویس و فیلمنامهنویس معتقد است، سینما به تکنسینها بیشتر بها میدهد تا به خالقان و نویسنده در سینما، ارزش و جایگاه چندانی ندارد.
محمد طلوعی که پیشتر رمان ˝قربانی باد موافق˝ و مجموعه داستان ˝من ژانت نیستم˝ را روانه بازار کتاب کرده بود، به طور همزمان رمان ˝آناتومی افسردگی˝ و مجموعه داستان ˝کتاب پدر˝ را منتشر میکند.
طلوعی در گفتوگو با هنر آنلاین عنوان کرد: «کتاب پدر» یک مجموعه به هم پیوسته با شخصیتهای ثابت است که به موضوع هویت میپردازد. پدر، شخصیت اصلی این مجموعه است. داستانها در بستر تاریخی اتفاق میافتد و داستانهای نسل خودمان است از دهه ۶۰ تا امروز. موضوع اصلی این مجموعه داستان درباره هویت سازی در نسلهای امروزی و تلاشهای یک انسان برای ساختن و شناختن هویت خود است.
طلوعی گفت: «کتاب پدر» از سوی انتشارات افق منتشر خواهد شد.
این مجموعه داستان به هم پیوسته؛ دارای شش داستان کوتاه با عناوین «نجات پسردایی، کولی، دختر دایی فرنگیس، مسواک بیموقع، تابستان ۶۳، MADE IN DENMARK و انگشترالماس» است شیوه روایت داستانهای این مجموعه اول شخص «پدر» است و در شیوه روایتم سعی کردهام که از اول شخص فاصله بگیرم و داستانها را به سمت سوم شخص سوق دهم.
وی ادامه داد: این داستانها تم مشترک دارند و قهرمان آنها خودم هستم، ولی قصهها حول شخصیت پدرم شکل میگیرد. فکر میکنم این مجموعه ۱۲۰ صفحهای تا نمایشگاه کتاب سال آینده عرضه شود.
طلوعی درباره دومین رمانش که آن را برای انتشار به نشر افق سپرده است، گفت: «آناتومی افسردگی» یک رمان شهری مدرن و امروزی است که به افسردگی نسل جوان در زندگی شهری میپردازد. داستان حول سه شخصیت اصلی شکل میگیرد و سه بخش دارد که هر بخش به یکی از این شخصیتها اختصاص پیدا کرده است.
وی افزود: یک پسر و دختر جوان و یک مرد پیر شخصیتهای اصلی این رمان را تشکیل میدهند. پیرمردی از خارج به ایران بازگشته تا در وطن خودش بمیرد و دختر و پسر جوانی که شرایط لازم برای زندگی کردن را ندارند و برای زندگی کردن راههای متعددی را انتخاب میکنند.
به گفته طلوعی تفاوت رمان «آناتومی افسردگی» با «قربانی باد موافق» در این است که رمان «قربانی باد موافق» یک رمان تاریخی است اما «آناتومی افسردگی» درباره اتفاقات امروز است و حتی شخصیت پیرمرد هم بسیار مدرن و امروزی است و اصلا در گذشته و دنیای نوستالوژی سیر نمیکند و پیوسته در حال چت و اسکایپ کردن با نوههایش است. این کتاب ۲۰۰ صفحهای قرار است از سوی نشر افق منتشر شود.
این نویسنده درباره همکاری دیگری که با افق دارد، گفت: مسئولیت داستانهای یک مجموعه به نام «داستان شهر» را برعهده دارم که جلد نخست آن با نام «داستان اصفهان» با آثاری از اصغر عبداللهی، علی خدایی، کیهان خانجانی، آرش صادقبیگی و من به نمایشگاه کتاب سال ۹۱ میرسد.
طلوعی اضافه کرد: همچنین کتاب «داستان رشت» با آثاری از دیگر نویسندگان کشورمان سال آینده برای دریافت مجوز به ارشاد فرستاده میشود. نویسندگان داستانهای هر شهر لزوما اهل آن شهر نیستند، ولی اتمسفر داستانها به گونهای است که به همان شهرها مرتبط است. نکته اصلی در این داستانها این است که لوکیشن این شهرها محور داستان است و براین اساس این داستان در لوکیشنی خارج از این شهر نمیتواند اتفاق بیفتد. درواقع داستانها با شهر رابطه جدا نشدنی دارند.
وی افزود: درحال حاضر مشغول گردآوری داستانهای تهران هستم اما هنوز این مجموعه کامل نشده است. مجموعه داستانهای شهر دربرگیرنده داستانهای هفت شهر اصفهان، رشت، تهران، مشهد، شیرزا، آبادان، تبریز است.
وی درباره کارهای ترجمهاش گفت: دو مجموعه داستان «خانههای کنار دریا» و «مثلثات عشق» از جان چیور را به انتشارات نیک دادهام که هنوز مجوز نگرفته است. مجموعه شعر «بقیه را به اهل هادس میگویم» در برگیرنده شعرهای جان کاوافی است که این شعرها را به همراهی فرزانه دوستی ترجمه کردهام، این کتاب از سوی انتشارات رخداد نو منتشر خواهد شد.
این نویسنده که هم داستان کوتاه مینویسد و هم رمان ترجیح میدهد بیشتر داستان کوتاه بنویسد. او میگوید: من داستان کوتاه را بیشتر میپسندم؛ برای همین سعی میکنم که رمان را به بخشهای کوچکتری تقسیم کنم. به نظرم نگاه داشتن پیوستگی ذهنی در یک رمان کار بسیار دشواری است. حتی اگر خط قصه را بشود نگاه داشت، نگاه داشتنِ حس کار، دشوار است. بنابراین سعی میکنم یک رمان را به واحدهای کوچکتری تقسیم کنم که که لااقل از لحاظ حسی پیوسته باشد.
وی ادامه داد: البته من داستانهای کوتاهم را نیز مثل رمان در یک مدت زمان طولانی مینویسم و به عنوان مثال در طول یک سال بیشتر روی یک داستان کوتاه کار میکنم واین باعث میشود که داستان کوتاهی که مینویسم وسیع باشد؛ یعنی هر اطلاعاتی که به داستان مربوط است و در دنیای ذهنی من به داستان وصل است به دنیای داستان نیز وصل شود.
طلوعی که دانش آموخته سینماست و تاکنون چندین فیلمنامه نیز به رشته تحریر درآورده است درباره نوشتن برای سینما میگوید: به نظر من نوشتن برای سینما در ایران کار بسیارسطح پایینی است و یک نویسنده به عنوان خالق، اصلا ارج و قربی ندارد و حتی پولی که بابت این کار دریافت میکند از دریافتی یک کارگر صحنه کمتر است. اما چون درآمد نوشتن برای سینما بیشتر از درآمد نوشتن برای ادبیات است، نویسنده به این سمت گرایش پیدا میکنند.
به گفته این نویسنده این موضوع تنها در سینمای ایران صدق نمیکند و نویسندههایی که با سینمای هالیوود همکاری میکنند نیز، همین حس را دارند. اصولا سینما به تکنیسنها بیشتر بها میدهد تا خالقان.
به زودی کارگاه داستان نویسی خلاق این نویسنده در خانه هنر سنجاقک برگزار خواهد شد. به گفته طلوعی او در این دوره کار کردن حواس در نوشتن، زمانپذیری، مکانپذیری، ایجاد تنوع زیستی، تجربه انکاری، انباشتگی تصویری داستان و... را تدریس میکند.
محمد طلوعی متولد ۱۳۵۸ رشت است. او دانش آموختهٔ سینما ازدانشگاه سوره و ادبیات نمایشی از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او نخستین مجموعه شعر خود را با عنوان «خاطرات بندباز» را در ۱۳۸۲ منتشر کرد. نخستین رمان او، «قربانی باد موافق» در سال ۱۳۸۶ منتشر و برندهٔ پنجمین جایزه ادبی «واو» و همچنین نامزد هشتمین جایزه کتاب سال شهید حبیب غنیپور شد.
از طلوعی تاکنون مجموعه شعر «خاطرات بندباز»، رمان «قربانی باد موافق»، مجموعه داستان «من ژانت نیستم»، ترجمه «ارفه» نوشته تدهیوز ترجمهٔ مشترک با آزاده شاهمیری، «تئاتربودگی» - مجموعه مقالاتی درباره چیستی تئاتر- ترجمه مشترک با فرزانه دوستی، «موبی دیک» تلخیص فارسی رمان هرمان ملویل منتشر شده است. او تالیف چندین نمایشنامه و فیلمنامه را نیز در کارنامه کاری خود دارد.
به نقل از کابوسهای روز
محمد طلوعی که پیشتر رمان ˝قربانی باد موافق˝ و مجموعه داستان ˝من ژانت نیستم˝ را روانه بازار کتاب کرده بود، به طور همزمان رمان ˝آناتومی افسردگی˝ و مجموعه داستان ˝کتاب پدر˝ را منتشر میکند.
طلوعی در گفتوگو با هنر آنلاین عنوان کرد: «کتاب پدر» یک مجموعه به هم پیوسته با شخصیتهای ثابت است که به موضوع هویت میپردازد. پدر، شخصیت اصلی این مجموعه است. داستانها در بستر تاریخی اتفاق میافتد و داستانهای نسل خودمان است از دهه ۶۰ تا امروز. موضوع اصلی این مجموعه داستان درباره هویت سازی در نسلهای امروزی و تلاشهای یک انسان برای ساختن و شناختن هویت خود است.
طلوعی گفت: «کتاب پدر» از سوی انتشارات افق منتشر خواهد شد.
این مجموعه داستان به هم پیوسته؛ دارای شش داستان کوتاه با عناوین «نجات پسردایی، کولی، دختر دایی فرنگیس، مسواک بیموقع، تابستان ۶۳، MADE IN DENMARK و انگشترالماس» است شیوه روایت داستانهای این مجموعه اول شخص «پدر» است و در شیوه روایتم سعی کردهام که از اول شخص فاصله بگیرم و داستانها را به سمت سوم شخص سوق دهم.
وی ادامه داد: این داستانها تم مشترک دارند و قهرمان آنها خودم هستم، ولی قصهها حول شخصیت پدرم شکل میگیرد. فکر میکنم این مجموعه ۱۲۰ صفحهای تا نمایشگاه کتاب سال آینده عرضه شود.
طلوعی درباره دومین رمانش که آن را برای انتشار به نشر افق سپرده است، گفت: «آناتومی افسردگی» یک رمان شهری مدرن و امروزی است که به افسردگی نسل جوان در زندگی شهری میپردازد. داستان حول سه شخصیت اصلی شکل میگیرد و سه بخش دارد که هر بخش به یکی از این شخصیتها اختصاص پیدا کرده است.
وی افزود: یک پسر و دختر جوان و یک مرد پیر شخصیتهای اصلی این رمان را تشکیل میدهند. پیرمردی از خارج به ایران بازگشته تا در وطن خودش بمیرد و دختر و پسر جوانی که شرایط لازم برای زندگی کردن را ندارند و برای زندگی کردن راههای متعددی را انتخاب میکنند.
به گفته طلوعی تفاوت رمان «آناتومی افسردگی» با «قربانی باد موافق» در این است که رمان «قربانی باد موافق» یک رمان تاریخی است اما «آناتومی افسردگی» درباره اتفاقات امروز است و حتی شخصیت پیرمرد هم بسیار مدرن و امروزی است و اصلا در گذشته و دنیای نوستالوژی سیر نمیکند و پیوسته در حال چت و اسکایپ کردن با نوههایش است. این کتاب ۲۰۰ صفحهای قرار است از سوی نشر افق منتشر شود.
این نویسنده درباره همکاری دیگری که با افق دارد، گفت: مسئولیت داستانهای یک مجموعه به نام «داستان شهر» را برعهده دارم که جلد نخست آن با نام «داستان اصفهان» با آثاری از اصغر عبداللهی، علی خدایی، کیهان خانجانی، آرش صادقبیگی و من به نمایشگاه کتاب سال ۹۱ میرسد.
طلوعی اضافه کرد: همچنین کتاب «داستان رشت» با آثاری از دیگر نویسندگان کشورمان سال آینده برای دریافت مجوز به ارشاد فرستاده میشود. نویسندگان داستانهای هر شهر لزوما اهل آن شهر نیستند، ولی اتمسفر داستانها به گونهای است که به همان شهرها مرتبط است. نکته اصلی در این داستانها این است که لوکیشن این شهرها محور داستان است و براین اساس این داستان در لوکیشنی خارج از این شهر نمیتواند اتفاق بیفتد. درواقع داستانها با شهر رابطه جدا نشدنی دارند.
وی افزود: درحال حاضر مشغول گردآوری داستانهای تهران هستم اما هنوز این مجموعه کامل نشده است. مجموعه داستانهای شهر دربرگیرنده داستانهای هفت شهر اصفهان، رشت، تهران، مشهد، شیرزا، آبادان، تبریز است.
وی درباره کارهای ترجمهاش گفت: دو مجموعه داستان «خانههای کنار دریا» و «مثلثات عشق» از جان چیور را به انتشارات نیک دادهام که هنوز مجوز نگرفته است. مجموعه شعر «بقیه را به اهل هادس میگویم» در برگیرنده شعرهای جان کاوافی است که این شعرها را به همراهی فرزانه دوستی ترجمه کردهام، این کتاب از سوی انتشارات رخداد نو منتشر خواهد شد.
این نویسنده که هم داستان کوتاه مینویسد و هم رمان ترجیح میدهد بیشتر داستان کوتاه بنویسد. او میگوید: من داستان کوتاه را بیشتر میپسندم؛ برای همین سعی میکنم که رمان را به بخشهای کوچکتری تقسیم کنم. به نظرم نگاه داشتن پیوستگی ذهنی در یک رمان کار بسیار دشواری است. حتی اگر خط قصه را بشود نگاه داشت، نگاه داشتنِ حس کار، دشوار است. بنابراین سعی میکنم یک رمان را به واحدهای کوچکتری تقسیم کنم که که لااقل از لحاظ حسی پیوسته باشد.
وی ادامه داد: البته من داستانهای کوتاهم را نیز مثل رمان در یک مدت زمان طولانی مینویسم و به عنوان مثال در طول یک سال بیشتر روی یک داستان کوتاه کار میکنم واین باعث میشود که داستان کوتاهی که مینویسم وسیع باشد؛ یعنی هر اطلاعاتی که به داستان مربوط است و در دنیای ذهنی من به داستان وصل است به دنیای داستان نیز وصل شود.
طلوعی که دانش آموخته سینماست و تاکنون چندین فیلمنامه نیز به رشته تحریر درآورده است درباره نوشتن برای سینما میگوید: به نظر من نوشتن برای سینما در ایران کار بسیارسطح پایینی است و یک نویسنده به عنوان خالق، اصلا ارج و قربی ندارد و حتی پولی که بابت این کار دریافت میکند از دریافتی یک کارگر صحنه کمتر است. اما چون درآمد نوشتن برای سینما بیشتر از درآمد نوشتن برای ادبیات است، نویسنده به این سمت گرایش پیدا میکنند.
به گفته این نویسنده این موضوع تنها در سینمای ایران صدق نمیکند و نویسندههایی که با سینمای هالیوود همکاری میکنند نیز، همین حس را دارند. اصولا سینما به تکنیسنها بیشتر بها میدهد تا خالقان.
به زودی کارگاه داستان نویسی خلاق این نویسنده در خانه هنر سنجاقک برگزار خواهد شد. به گفته طلوعی او در این دوره کار کردن حواس در نوشتن، زمانپذیری، مکانپذیری، ایجاد تنوع زیستی، تجربه انکاری، انباشتگی تصویری داستان و... را تدریس میکند.
محمد طلوعی متولد ۱۳۵۸ رشت است. او دانش آموختهٔ سینما ازدانشگاه سوره و ادبیات نمایشی از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او نخستین مجموعه شعر خود را با عنوان «خاطرات بندباز» را در ۱۳۸۲ منتشر کرد. نخستین رمان او، «قربانی باد موافق» در سال ۱۳۸۶ منتشر و برندهٔ پنجمین جایزه ادبی «واو» و همچنین نامزد هشتمین جایزه کتاب سال شهید حبیب غنیپور شد.
از طلوعی تاکنون مجموعه شعر «خاطرات بندباز»، رمان «قربانی باد موافق»، مجموعه داستان «من ژانت نیستم»، ترجمه «ارفه» نوشته تدهیوز ترجمهٔ مشترک با آزاده شاهمیری، «تئاتربودگی» - مجموعه مقالاتی درباره چیستی تئاتر- ترجمه مشترک با فرزانه دوستی، «موبی دیک» تلخیص فارسی رمان هرمان ملویل منتشر شده است. او تالیف چندین نمایشنامه و فیلمنامه را نیز در کارنامه کاری خود دارد.
به نقل از کابوسهای روز
+ نوشته شده در چهارشنبه پنجم مهر ۱۳۹۱ ساعت 12:21 توسط کتاب افق
|
نشانی: تهران، خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، سر کوچه اسکو