گفتوگوی آبزرور با دانیل كلمان؛ شهرت مانع نوشتن میشود
«دانیل كلمان» كه با نوشتن كتاب «اندازهگیری دنیا» به چهرهیی جهانی بدل شده است، پس از ترجمه و انتشار این رمان به زبان انگلیسی گفتوگویی داشت با نشریه «آبزرور». در این گفتوگو «هانا اولیوینس» از او درباره احساسش از ترجمه اثرش به زبان انگلیسی و ورودش به جامعه نویسندگانی كه دارای شهرت بینالمللی هستند میپرسد. «كلمان» در پاسخ میگوید: «افتخار بسیار بزرگی است. فكر كردن به اینكه كتابم در خانههای مردمی از كشورهای مختلف دنیا باشد و كسانی باشند كه آن را ترجمه كنند و دستمزد بگیرند و كسانی هم بابت خرید آن وجهی بپردازند و برای خواندنش وقت بگذارند بسیار هیجانانگیز است. البته چندین مترجم مختلف كتاب مرا ترجمه كردهاند و من واقعا نمیدانم كه ترجمهها در زبانهای مختلف چقدر خوب از كار در آمده.
چون من كه به همه زبانها تسلط ندارم. اما درباره ترجمه انگلیسی، من با كارول جینوی كار میكنم كه در عین حال از دوستان من و سرپرست انتشار آثار من در امریكاست. او یك مترجم زبانشناس است و هم بر ترجمه موجود در بریتانیا و هم بر ترجمه موجود در امریكا نظارت كرد. ما با یكدیگر همكاری بسیار نزدیكی داریم و بسیار هم این همكاری برایمان خوشایند است. او لحن آثار مرا بسیار خوب منتقل میكند». خبرنگار از او درباره علاقهاش به ادبیات انگلیسی سوال كرده. «كلمان» در پاسخ میگوید: «به نظر من ادبیات بریتانیا احساس مطلوبی از پیچیدگیهای زندگی اجتماعی را با خود دارد كه بر روابط میان آدمها و طبقات اجتماعی مختلف تكیه میكند. ادبیات بریتانیا هنوز هم تمركز زیادی دارد روی زندگی اجتماعی.
نویسندگان بریتانیایی معاصر بسیاری هستند كه من آنها را میستایم. مثلا «زادیه اسمیت»، «یان مك اوان» و «آدام تیرول». از او درباره رمان آخرش هم سوال میشود. رمانی با عنوان «شهرت» و اینكه آیا مضمونش ارتباطی با مشهورشدن خودش هم دارد یا نه؟ «كلمان» چنین پاسخ میدهد: « این رمان عمدتا اثری سوررئال است چون تقریبا هیچ ربطی به آنچه كه ما واقعا هستیم ندارد. اما این تنها یك جنبه از معضل مستمر احساس وقوع سوءتفاهم است. همگان احساس میكنند كه آدمهای دور و برشان آنها را به خاطر آنچه واقعا هستند، نمیخواهند، اما آدمهای مشهور حس میكنند كه درك بسیاری از مردم از آنان یك درك توام با سوءتفاهم است.»
موضوع آن شماره نشریه «آبزرور» تاریخ و حافظه است. «هانا اولیوینس» از «كلمان» میپرسد: «نویسندگان آلمانی چگونه با تاریخ آلمان ارتباط برقرار میكنند؟» او در جواب میگوید: «تا قرن بیستم یكی از وظایف ادبیات آلمان آن است كه با تاریخ آلمان سر و كار داشته باشد و برای درك بهتر آن تلاشی مستمر به كار گیرد». معنایش این نیست كه تمام كتابهای آلمانی در تمامی اعصار چنین كاری را انجام دادهاند و تمامی نویسندگان آلمانی درباره تاریخ نوشتهاند. حس میكنم كه دیر یا زود من هم به سراغ تاریخ خواهم رفت، اما زاویهیی پیدا نكردهام كه برایم اصیل و به اندازه كافی مطلوب باشد تا به مبحث تاریخ بپردازم. تاریخ یك موضوع جدی است و غالبا كاربردش در ادبیات میانمایه معمولتر و مهمتر بوده است. چنین رویكردی ابلهانه، مضحك و غیرمنطقی است». و پرسش آخر درباره تاثیر پدر «كلمان» بر زندگی اوست. پدر او كارگردان فیلم و تئاتر بوده است.
خبرنگار از او میپرسد كه آیا پدرش تاكنون به آثار او توجه كرده و خواسته كه از آنها اقتباس نمایشی یا سینمایی بسازد؟ پاسخ «كلمان» به این پرسش مثبت است: «به تازگی یك فیلمنامه اقتباسی بر اساس رمان اندازهگیری دنیا را به پایان رساندهام كه در ماه اكتبر كلید خواهد خورد. قرار است یك فیلم سهبعدی باشد كه این برایم خیلی هیجانانگیز است. همچنین مذاكرههایی كردهام برای نوشتن دومین نمایشنامهام كه قرار است در ماه سپتامبر در اتریش روی صحنه برود. نوشتن فیلمنامه و نمایشنامه خطرناك است چون ممكن است آدم را شیفته شهرت و هیجانهای خود كند. این جور كارها آدم را از نوشتن رمان بازمیدارد. كاری كه به نظر من اهمیت بیشتری دارد.»
منتشرشده در روزنامهی بهار
نشانی: تهران، خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده، سر کوچه اسکو